سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انسانم آرزوست


ساعت 7:14 عصر پنج شنبه 86/10/6

.

الو سلام ...
منزل خداست؟
این منم مزاحمی که آشناست
هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است
ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست
شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است
به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟
الو...
دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد
خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟
چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر
صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟
اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم
شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست
دل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم
پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست
الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم

دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست
دوباره...
...تا خدا خــــــــــــــــــــــــ ــــــداست

اینو خودم ننوشتم.یکی از دوستام برام خوند.نمی دونم از کجا.ولی من یکی رو بدجوری متاثر کرد.از زمانی که تصمیم گرفتم دیگه ننویسم زیاد نمی گذره.اون موقع بد جوری رنجیده بودم.احساس می کردم مسیرمو گم کردم و هرچی بیشتر می نوشتم این احساس در من بیشتر می شد.ولی یه مدتیه که یه چیزی توی دلم بی تابی میکنه.نمی تونم بهش بی اعتنا باشم.انگار باید بنویسم.نمی دونم از چی؟فقط باید بنویسم.


¤ نویسنده: نگار

نوشته های دیگران ( )

3 لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
1
:: بازدید دیروز ::
0
:: کل بازدیدها ::
1180

:: درباره من ::

انسانم آرزوست


:: لینک به وبلاگ ::

انسانم آرزوست

:: اوقات شرعی ::

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::

 

:: موسیقی ::